دیکشنری
مترجم
بپرس
زوکان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
زوکان. [ زَ وَ ] ( ع مص ) خرامیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به زوک شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها