زولانه

لغت نامه دهخدا

زولانه. [ زَ / زُو ن َ / ن ِ ] ( اِ ) بمعنی زاولانه است و آن آهنی باشد که بر پای گنه کاران نهند و بر پای ستوران نیز کنند و به ترکی «بخاو» گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). همان زاولانه که بر پای مجرمان نهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به زاولانه و زورانه شود.

فرهنگ عمید

= زاولانه

پیشنهاد کاربران

بپرس