زولا، اِمیل (۱۸۴۰ـ۱۹۰۲)(Zola, Emile)
زولا، اِمیل
رمان نویس و اصلاح گر اجتماعی فرانسوی. با رمانترز راکن(۱۸۶۷) مشهور شد، که داستانی تأثیرگذار دربارۀ ندامت بود. هم زمان با دارایی خانوادۀ روگون(۱۸۶۷) نوشتن مجموعه ای از بیست رمان ناتورالیستی با نام خانوادۀ روگون ـ ماکاررا شروع کرد، که ثروت خانواده ای فرانسوی را در امپراتوری دوم توصیف می کرد؛ از داستان های این مجموعه اند: شکم پاریس(۱۸۷۳)، نانا(۱۸۸۰)، و شکست (۱۸۹۲). در ۱۸۹۸ من متهم می کنمرا منتشر کرد که ادعانامه ای علیه شکنجه گران آلفرد دریفوسبود؛ زولا را به جرم افترا بازداشت کردند امّا بعد عفو شد. در پاریس زاده و روزنامه نگار و منشی انتشارات هاشِتشد. نقد ادبی و هنری می نوشت و چند مجموعه از داستان های کوتاهش را منتشر کرد که اولین آن ها قصه هایی برای نینون(۱۸۶۴) بود. پس از کشف استعداد واقعی اش در زمینۀ رمان نویسی، مجموعۀ خانوادۀ روگون ماکار را بی وقفه و در بیش از ربع قرن نوشت و استاد رئالیسم شناخته شد. رمان های دیگر این مجموعه عبارت اند از خطای کشیش موره(۱۸۷۵)، دکۀ می فروش (آسوموار)، (۱۸۷۸)، ژرمینال(۱۸۸۵)، زمین(۱۸۸۸)،حیوان درون(۱۸۹۰)، وپول(۱۸۹۱). رمان های بعدی او عبارت اند از سه گانۀ سه شهر(۱۸۹۴ ـ ۱۸۹۸) (لورد۱۸۹۴، رم۱۸۹۶، پاریس ۱۸۹۸)، و اناجیل اربعه(۱۸۹۹ ـ ۱۹۰۳) (باروری۱۸۹۹،کار۱۹۰۲، حقیقت۱۹۰۳، و اثر ناتمام عدالت). زولا تخیلی هنرمندانه، نبوغی یگانه در توصیف، و قدرت جان بخشیدن به جمعیت، مغازه، بازار، یا معدن را داشت؛ غالباً این چشم انداز های جمعی زنده تر از شخصیت های فردی اوست. رئالیسم بی گذشت آثار زولا و خشونت و وقاحت آن ها، در موقع لزوم، به نحوی بارز در دکۀ می فروش نمود یافته است؛ در این رمان تأثیرات میخوارگی را بر دارایی های خانواده ای کارگری به تصویر کشیده است. در بسیاری از رمان های زولا مفهوم نابودی قریب الوقوع فراگیر است؛ نمونۀ مشخص آن شکست، رمانی دربارۀ جنگ فرانسه ـ پروس، است. در برخی از آثار زولا شخصیت پردازی، حتی طرح داستانی، در مقایسه با القای فلسفۀ سوسیالیستی، که راه حل شخصی او در قبال مسائل بود، و نیز مسائل روحی زمانه اش اهمیت کمتری دارد. اناجیل اربعه نمونۀ این جنبه از آثار اوست.
زولا، اِمیل
رمان نویس و اصلاح گر اجتماعی فرانسوی. با رمانترز راکن(۱۸۶۷) مشهور شد، که داستانی تأثیرگذار دربارۀ ندامت بود. هم زمان با دارایی خانوادۀ روگون(۱۸۶۷) نوشتن مجموعه ای از بیست رمان ناتورالیستی با نام خانوادۀ روگون ـ ماکاررا شروع کرد، که ثروت خانواده ای فرانسوی را در امپراتوری دوم توصیف می کرد؛ از داستان های این مجموعه اند: شکم پاریس(۱۸۷۳)، نانا(۱۸۸۰)، و شکست (۱۸۹۲). در ۱۸۹۸ من متهم می کنمرا منتشر کرد که ادعانامه ای علیه شکنجه گران آلفرد دریفوسبود؛ زولا را به جرم افترا بازداشت کردند امّا بعد عفو شد. در پاریس زاده و روزنامه نگار و منشی انتشارات هاشِتشد. نقد ادبی و هنری می نوشت و چند مجموعه از داستان های کوتاهش را منتشر کرد که اولین آن ها قصه هایی برای نینون(۱۸۶۴) بود. پس از کشف استعداد واقعی اش در زمینۀ رمان نویسی، مجموعۀ خانوادۀ روگون ماکار را بی وقفه و در بیش از ربع قرن نوشت و استاد رئالیسم شناخته شد. رمان های دیگر این مجموعه عبارت اند از خطای کشیش موره(۱۸۷۵)، دکۀ می فروش (آسوموار)، (۱۸۷۸)، ژرمینال(۱۸۸۵)، زمین(۱۸۸۸)،حیوان درون(۱۸۹۰)، وپول(۱۸۹۱). رمان های بعدی او عبارت اند از سه گانۀ سه شهر(۱۸۹۴ ـ ۱۸۹۸) (لورد۱۸۹۴، رم۱۸۹۶، پاریس ۱۸۹۸)، و اناجیل اربعه(۱۸۹۹ ـ ۱۹۰۳) (باروری۱۸۹۹،کار۱۹۰۲، حقیقت۱۹۰۳، و اثر ناتمام عدالت). زولا تخیلی هنرمندانه، نبوغی یگانه در توصیف، و قدرت جان بخشیدن به جمعیت، مغازه، بازار، یا معدن را داشت؛ غالباً این چشم انداز های جمعی زنده تر از شخصیت های فردی اوست. رئالیسم بی گذشت آثار زولا و خشونت و وقاحت آن ها، در موقع لزوم، به نحوی بارز در دکۀ می فروش نمود یافته است؛ در این رمان تأثیرات میخوارگی را بر دارایی های خانواده ای کارگری به تصویر کشیده است. در بسیاری از رمان های زولا مفهوم نابودی قریب الوقوع فراگیر است؛ نمونۀ مشخص آن شکست، رمانی دربارۀ جنگ فرانسه ـ پروس، است. در برخی از آثار زولا شخصیت پردازی، حتی طرح داستانی، در مقایسه با القای فلسفۀ سوسیالیستی، که راه حل شخصی او در قبال مسائل بود، و نیز مسائل روحی زمانه اش اهمیت کمتری دارد. اناجیل اربعه نمونۀ این جنبه از آثار اوست.
wikijoo: زولا،_امیل_(۱۸۴۰ـ۱۹۰۲)