زوفرا

لغت نامه دهخدا

زوفرا. [ ف َ ] ( اِ ) تخم دارویی است که آن را به شیرازی آهودوستک خوانند و برگ آن مانند کرفس باشد. گزندگی عقرب را نافع است. ( برهان )( آنندراج ). قسمی از خرای بری است. ( تحفه حکیم مؤمن ). خرا. دینارویه . فاناقس. اسقلیپوس و بعضی گویندخرا، زوفرا نباشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). انیسون بری. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ترجمه صیدنه و اختیارات بدیعی و خرا و دینارویه و لکلرک ج 2 ص 225 شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گونه ای از سداب . ۲ - انگدان رومی .

فرهنگ عمید

انیسون بری.

پیشنهاد کاربران

بپرس