زورگویی


معنی انگلیسی:
making illogical remarks or unreasonable demands, coercion, dictatorship, exaction, force

پیشنهاد کاربران

ناحسابی کردن. [ ح ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حق و حساب رعایت نکردن. زور گفتن. بدحسابی کردن.
زور گفتن
شلتاق کردن
قلدری

بپرس