دیکشنری
مترجم
بپرس
زورانیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
زورانیدن. [ دَ ] ( مص ) مانده و خسته شدن و آزرده گشتن. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها