زورو دم. [ رُ دَ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بمعنی زور و قوت و تکبر و غرور باشد و این لغت را در فرهنگ جهانگیری زوردوم تصحیح کرده اند که تقدیم دال باشد به واو... ( برهان ) ( آنندراج ). قوت و توانایی و تکبر و غرور. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
بمعنی زور و قوت و تکبر و غرور باشد و این لغت را در فرهنگ جهانگیری زور دوم تصحیح کرده اند که تقدم دال باشد بر واو قوت و توانایی و تکبر و غرور .