زور ازما ی

فرهنگ فارسی

( زور آزما ی ) ( صفت ) ۱ - آنکه زور و نیروی خویش را به معرض آزمایش در آورد کسی که با دیگری دست و پنجه نرم کند . ۲ - پهلوان .

پیشنهاد کاربران

کسی که با دیگری دست و پنجه نرم می کند
قدرتمند
پرزور
کسی که زور خود را امتحان می کند
قوی
پهلوان
کسی که قدرتش را به رخ دیگران می کشد
کسی که زور خود را امتحان میکند
قدرتمند
پرزور
کسی که با دیگری دست و پنجه نرم میکند
قوی
پهلوان
کسی که زور خود را نشان می دهد
سنجش قدرت
کسی که با دیگری درست و پنجه نرم می کنند
پهلوان
کسی که قدرت نمایی می کند
یعنی ژاپن
من عاشق ژاپن هستم
شما چی؟
پهلوان، کسی که دست و پنجه نرم می کند،
محک زدن زور
قدرت مند
پرزور
کسی که با دیگری دست و پنجه نرم می کند
کسی که زور خودش را ازمایش می کنـــــــــــد. . .
پر قدرت
زور آزمای به معنای پهلوان یا کسی کهبا دیگری دست وپنچه نرم میکند
دعوا سر قدرت

نیرومند
کسی یا چیزی که نیرومند یا قدرتمند است

کسی که با دیگری دست و پنجه نرم می کند*
پهلوان
کسی که قوی است

کسی که زور بسیار دارد و توانا و قویاست
بسیار پر قدرت
کسی که قدرت نمایی می کند
پهلوان

قدرت مند
قوی
پرزور
قدرت مند
نیرومند
�پُر زور، قویّ، نیرومند، قدرتمند�
نجنبیدم از سیل زور آزمای
بوسیله ی سیل �پّر زور و قوی� تکان نخوردم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس