زوده. [ دَ / دِ ] ( اِ ) پارچه نازکی که از آن پیرهن سازند. ( دیوان البسه نظام قاری ) : زوده نرم که اقلیم صفاهان داردتو مپندار که از معدن کتان دارد.نظام قاری.از پی پیرهن و داریه و زوده ز فارس تا بحدیست مرا میل سپاهان که مپرس.نظام قاری.قوی عجب بوداز کندکان اسپاهان حریروار چنین نرم زوده دربر.نظام قاری.