زودن

پیشنهاد کاربران

ما در زبان پارسی واژه "افزودن" را داریم که از دو بخش ساخته شده است:
1 - پیشوَندِ "اَف" که با ریخت "فِ" نیز آنرا میبینیم.
2 - بن واژه "زودن" که دارای بن کنونی "زا" می باشد که ریخت دیگر آن "زاییدن" است.
...
[مشاهده متن کامل]

ما در پارسی دِگَرگونی "و" به "ا" را در بن کنونی در بن واژه هایی که به شیوه " - ودَن" هستند را میبینیم:
سودن:سا
مودن:ما
.
.
.
////////
در اینجا به بررسی مینه ( =معنی ) آن می پردازیم:
پیشوند "اَف" برابر "بالا" است و نشان دهنده "زیاد شدن، بزرگ شدن، بیشتر شدن، به بالا رفتن" است.
بن واژه "زودن" برابر "به وجود آمدن، ساخته شدن، شدن" است که در اینجا برابر "شُدَن" است.
پس "افزودن" برابر "بالا شدن، بزرگ شدن، زیاد شدن" است که روشن است.
////////
با بهره گیری از بن واژه "زودن" که برابر "شدن" است، واژگان خوبی را می توانیم بسازیم:
مثبت:فِزوده. از پیشوند "فِ" که همان "اَف" است و بن گذشته "زودن" و پسوند "ه" ساخته شده است و ( صفت مفعولی/زاب کنشگیر ) همین "افزودن" است.
منفی:نِزوده. از پیشوند "نِ" برابر "پایین، به پایین" که در اینجا نشان دهنده "کَم شدن" است و بن گذشته "زودن" و پسوند "ه" ساخته شده است و برابر ( صفت مفعولی/زاب کنشگیر ) "نِزودن" برابر "کم شدن، کاهش" است.
کمال:زِبَرزوده/زَبَرزوده/هوزوده. از پیشوند های"زِبَر/زَبَر/هو" برابر "خوب، کامل" و بن گذشته "زودن" یا همان ( زود ) و پسوند "ه" ساخته شده و برابر "کامل شده، کَمال" می باشد.
.
.
.
( و واژگان بسیاری دیگر )
////////
بِدرود!

بررسی و واکاویِ واژه یِ " زود/زوت" و بکارگیریِ واژگانِ " زوتَن:zutan، زودَن:zudan، زَو: zav":
همانگونه که می دانیم واژه یِ " زود" به چمِ " تند، سریع" است و آنچنان که پیداست این واژه با اَندرگذری از زبانِ پارسیِ میانه به ریختِ " بُنِ گذشته" به دستِ ما رسیده است؛ ولی پرسش اینجاست که ریشه و بُنِ کُنونیِ این واژه چه بوده است؟
...
[مشاهده متن کامل]

ما در زبانِ اوستاییِ جوان ریشه ای بنام " گَو: gav" داشته ایم به معنای " شتافتن، شتاب کردن، عجله کردن".
کُنونه یِ این ریشه اوستایی، " جَوَ: ǰava " بوده است که در یَشتِ اوستا: Yt. 5. 63 آمده است: " برای کمک به من بشتاب".
همچنین در زبانِ آریاییِ باستان واژه یِ "žuta " را داشته ایم که به روشنی " صفت مفعولی" بوده است. در زبان پارسی میانه واژه " زوت" را داشته ایم و در پارسیِ کُنونی واژه یِ " زود".
بنابر آواشناسیِ زبانهایِ ایرانیِ اوستایی - پارسیِ میانه به روشنی می توان دریافت که اگر کارواژه یِ همپیوند با " زود" قرار بود در زبانِ پارسیِ میانه - کُنونی به کارگیری شود، آن کارواژه " زوتَن:zutan" یا " زودَن: zudan" و بُن کنونیِ آن " زَو: zav " می بود؛ درست بمانندِ کارواژه هایِ زیر در زبانِ پارسیِ میانه - کنونی:
بوتَن/بودن با بُن کنونیِ : بَو:bav
شودن/شُدن با بُن کنونی: شَو : šav
و دیگر کارواژه ها.
نکته 1: اگر نیک بنگرید، در خواهید یافت که در این دست کارواژگان دگرگونیِ آواییِ " - و: u - " و " َ و : av - " رُخ داده است که این دگرگونیِ آوایی بویژه از زبانِ اوستاییِ جوان به این سو رواگمند ( =رایج ) بوده است. برای نمونه در واژگانی همچون : دَویدن : davidan " با بُن کُنونیِ " دو : du" در زبانِ پارسی و دیگر کارواژگان.
همانگونه که پیداست در اینجا گذار از بُن کُنونی به گذشته یا پاژگونه این دگرگونیِ آوایی را نمایان می کند؛ هرچند باید دانست که این دگرگونیِ آوایی تنها کرانمند به این گذار نیست و در واژگانِ بسیاری رُخ داده است.
نکته 2: اگر بخواهیم کارواژه یِ " زوتَن/زودَن" با بُن کنونیِ " زَو" را بکار بگیریم، " زوته/زوده" صفتِ مفعولیِ آن خواهد بود.
پیشنهاد 1: اگر ما کارواژه یِ " زوتَن/زودَن" را بکار بگیریم، می توانیم واژگانی همچون " زَوِش، زَوَنده، . . . . " و چنانکه نیاز باشد کارواژه یِ " زوانیدن" را بکار ببریم.
نکته 3: چنانکه کارواژه یِ " زودَن/زوتَن" بکار گیری شود، هم معنا با واژه آلمانیِ " eilen " و واژگانِ اروپایی " hurry، rush، hasten " خواهد بود.
پیشنهاد 2: چنانچه در فرآیندِ ساختِ واژگان، " زَو:zav " با بُنی از زبانهایِ باستانی که معنای دیگر دارد، همآوا باشد، ما می توانیم در اینجا بُن کُنونی " زَو" را به ریختِ ریشه اوستایی یعنی " گَو:gav" یا به ریختِ کُنونه اوستایی " جَو:ǰav " درآوریم.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشت: ستونِ 504 از نبیگِ " فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ کهن" ( کریستین بارتولومه )

زودن

بپرس