زودجوش


معنی انگلیسی:
apt to mix or become sociable

لغت نامه دهخدا

زودجوش. ( نف مرکب ) که زود به جوش آید. مقابل دیرجوش : این سماور بسیار زودجوش است. دیگ آلومی نیوم زودجوش است. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

که زود به جوش آید

پیشنهاد کاربران

زود جوش : آنچه سریع می جوشاند ، آنکه یا ا آنچه سریع می جوشد

بپرس