زود ملال

لغت نامه دهخدا

زودملال.[ م َ ] ( ص مرکب ) همان زودرنج که گذشت. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

همان زود رنج که گذشت

پیشنهاد کاربران

زمانه زودملالی ست، دیرپیوندی
سپهر سخت کمانی ست، سست پیمانی.
( مجد همگر )

بپرس