زوانی. [ زَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ زانیة. ( ناظم الاطباء ). در اقرب الموارد زَوان جمع زانیة آمده است : زنی الرجل... و زناءً ( یأی )؛ فجر فهو زان. ج ، زناة و هی زانیة. ج ، زَوان. ( اقرب الموارد ). رجوع به زَوان شود.