زواغار

لغت نامه دهخدا

زواغار. [ زَ ] ( اِ ) نام مرغی است. ( جهانگیری ) ( اوبهی ). نام مرغی است غیرمعلوم و در مؤیدالفضلا می گوید نام مغی است یعنی آتش پرستی. ( برهان ) ( آنندراج ). یک نوع مرغی کوچک. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.

زواغار. [ زَ ] ( اِخ ) نام مغی است. ( شرفنامه منیری ). نام یکی از پیشوایان مغان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ژواغار شود. || روز جشن بزرگ آتش پرستان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده قبل شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس