دیکشنری
مترجم
بپرس
زواح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
زواح. [ زَ ] ( ع مص ) رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها