[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: کربلا، واقعه عاشورا، یاران امام حسین علیه السلام، شهدای کربلا، زهیر بن قین بجلی
زهیر بن قین از یاران بزرگ و باوفای امام حسین علیه السلام که است که پیش از واقعه کربلا در میان قبیله خود، که در کوفه سکونت داشتند، می زیست. وی را زهیر بن قین بن قیس انماری بجلی می خواندند. قافله او در راه بازگشت از مکه در منطقه زرود اردو زدند و زهیر در پی دعوت امام حسین علیه السلام از او در نیمه راه قافله کربلا به آن حضرت پیوست و در واقعه کربلا به فیض شهادت رسید.
در جنگ ها مواضع مشهور و جایگاه مشهودی داشته است. از موارد شرکت زهیر در فتوحات همانا شرکت در غزوه بلنجر است که خاطره ای نیز از آن باز گفته است. و در آینده به آن خواهیم پرداخت. نمونه دیگرش حضور در کربلاست. او به حق بازوی توانای امام شمرده می شد. رشادت و دلاوری او چنان بود که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، هنگام تنظیم سپاه خود که بیش از هفتاد نفر بودند، وی را بر میمنه گمارد؛ حبیب را در میسره جای داد، خود در قلب سپاه قرار گرفت و پرچم را به برادرش عباس سپرد.
او در شب عاشورا، هنگامی که امام حسین علیه السلام اجازه رفتن به وی داد، اظهار داشت: «لا والله لایکون ذلک ابدا اترک ابن رسول الله صلی الله علیه و آله اسیرا فی ید الاعداء وانجوانا؟! لاارانی الله ذلک الیوم؛ نه به خدا سوگند، هرگز چنین نخواهد بود. آیا فرزند رسول خدا را در دست دشمنان اسیر بگذارم و خود را نجات دهم؟! خدای آن روز را به من نشان ندهد».
زهیر در راه مکه تا کوفه، هنگامی از خدمت امام حسین علیه السلام بازگشت، همسر و یارانش را مخاطب قرار داد و گفت: من تصمیم گرفته ام همراه حسین باشم تا جانم را فدایش سازم و...
زهیر بن قین در سال شصت هجری به مقصد فریضه حج، همراه همسر و گروهی از یارانش، کوفه را ترک کرد. او، پس از انجام فریضه حج، مکه را ترک گفت و رهسپار کوفه شد. زهیر و یارانش آنقدر تند می رفتند که در کوتاهترین زمان نزدیک منزلگاه رسیدند. آن ها همواره می کوشیدند که قدری دورتر از محل استقرار موقت امام حسین علیه السلام فرود آیند.
امام و یارانش در محلی به نام زرود فرود آمدند و چادرهای خود را برپا ساختند. کاروان زهیر از راه رسید، اما چون دورتر از چادرهای امام جایی مناسب نیافت، چادرهای خود را در همان حوالی برپا ساخت.
شیخ عباس قمی می نویسد: گروهی از قبیله فزاره و بجیله چنین روایت شده است: هنگام مراجعت از مکه، با زهیر بن قین بجلی همراه بودیم. در منازل، که به حضرت امام حسین علیه السلام می رسیدیم، از او دوری می کردیم؛ زیرا سیر با آن حضرت را دوست نمی داشتیم. ناگزیر هرگاه امام حرکت می کرد، زهیر می ماند و هرگاه آن حضرت توقف می کرد، زهیر به راه می افتاد. در یکی از منازل، آن حضرت در طرفی منزل کرد و ما نیز ناگزیر در طرف دیگر فرود آمدیم. هنگامی که مشغول غذاخوردن بودیم، ناگاه رسولی از طرف امام حسین علیه السلام آمد و پس از ابراز سلام، به زهیر گفت: ابا عبدالله علیه السلام تو را می خواند.
زهیر بن قین از یاران بزرگ و باوفای امام حسین علیه السلام که است که پیش از واقعه کربلا در میان قبیله خود، که در کوفه سکونت داشتند، می زیست. وی را زهیر بن قین بن قیس انماری بجلی می خواندند. قافله او در راه بازگشت از مکه در منطقه زرود اردو زدند و زهیر در پی دعوت امام حسین علیه السلام از او در نیمه راه قافله کربلا به آن حضرت پیوست و در واقعه کربلا به فیض شهادت رسید.
در جنگ ها مواضع مشهور و جایگاه مشهودی داشته است. از موارد شرکت زهیر در فتوحات همانا شرکت در غزوه بلنجر است که خاطره ای نیز از آن باز گفته است. و در آینده به آن خواهیم پرداخت. نمونه دیگرش حضور در کربلاست. او به حق بازوی توانای امام شمرده می شد. رشادت و دلاوری او چنان بود که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، هنگام تنظیم سپاه خود که بیش از هفتاد نفر بودند، وی را بر میمنه گمارد؛ حبیب را در میسره جای داد، خود در قلب سپاه قرار گرفت و پرچم را به برادرش عباس سپرد.
او در شب عاشورا، هنگامی که امام حسین علیه السلام اجازه رفتن به وی داد، اظهار داشت: «لا والله لایکون ذلک ابدا اترک ابن رسول الله صلی الله علیه و آله اسیرا فی ید الاعداء وانجوانا؟! لاارانی الله ذلک الیوم؛ نه به خدا سوگند، هرگز چنین نخواهد بود. آیا فرزند رسول خدا را در دست دشمنان اسیر بگذارم و خود را نجات دهم؟! خدای آن روز را به من نشان ندهد».
زهیر در راه مکه تا کوفه، هنگامی از خدمت امام حسین علیه السلام بازگشت، همسر و یارانش را مخاطب قرار داد و گفت: من تصمیم گرفته ام همراه حسین باشم تا جانم را فدایش سازم و...
زهیر بن قین در سال شصت هجری به مقصد فریضه حج، همراه همسر و گروهی از یارانش، کوفه را ترک کرد. او، پس از انجام فریضه حج، مکه را ترک گفت و رهسپار کوفه شد. زهیر و یارانش آنقدر تند می رفتند که در کوتاهترین زمان نزدیک منزلگاه رسیدند. آن ها همواره می کوشیدند که قدری دورتر از محل استقرار موقت امام حسین علیه السلام فرود آیند.
امام و یارانش در محلی به نام زرود فرود آمدند و چادرهای خود را برپا ساختند. کاروان زهیر از راه رسید، اما چون دورتر از چادرهای امام جایی مناسب نیافت، چادرهای خود را در همان حوالی برپا ساخت.
شیخ عباس قمی می نویسد: گروهی از قبیله فزاره و بجیله چنین روایت شده است: هنگام مراجعت از مکه، با زهیر بن قین بجلی همراه بودیم. در منازل، که به حضرت امام حسین علیه السلام می رسیدیم، از او دوری می کردیم؛ زیرا سیر با آن حضرت را دوست نمی داشتیم. ناگزیر هرگاه امام حرکت می کرد، زهیر می ماند و هرگاه آن حضرت توقف می کرد، زهیر به راه می افتاد. در یکی از منازل، آن حضرت در طرفی منزل کرد و ما نیز ناگزیر در طرف دیگر فرود آمدیم. هنگامی که مشغول غذاخوردن بودیم، ناگاه رسولی از طرف امام حسین علیه السلام آمد و پس از ابراز سلام، به زهیر گفت: ابا عبدالله علیه السلام تو را می خواند.
wikiahlb: زهیر_بن_القین_البجلی