زهزاد

لغت نامه دهخدا

زهزاد. [ زِ ] ( اِ مرکب ) نسل و فرزند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ). اهل و عیال و فرزند. ( از جهانگیری ). رجوع به زه و زاد شود.

فرهنگ معین

(زِ ) (اِمر. ) زن و فرزند، نسل ، فرزند.

فرهنگ عمید

۱. زن و فرزند.
۲. فرزند.
۳. نسل.

پیشنهاد کاربران

بپرس