زهرکش


معنی انگلیسی:
antidotal, antitoxic, antidote

پیشنهاد کاربران

زهرکش ؛ بعض معدنیات که قدما عقیده داشتند که با نهادن در موضع گزیده حیوان زهردار، زهررا بخود کشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . کشنده زهر. جذب کننده زهر.

بپرس