زهرفام ؛ زهرگونه. مانند زهر. زهرگون :
این چرخ زهرفام چو افعی است پیچ پیچ
در بند گنج و مهره نوشین چه مانده ای.
خاقانی.
اعظم سپهبد آنکه کشد تیغ زهرفام
زهره ز بیم شرزه هیجا برافکند.
خاقانی.
رجوع به زهر و ترکیبهای آن شود.
این چرخ زهرفام چو افعی است پیچ پیچ
در بند گنج و مهره نوشین چه مانده ای.
خاقانی.
اعظم سپهبد آنکه کشد تیغ زهرفام
زهره ز بیم شرزه هیجا برافکند.
خاقانی.
رجوع به زهر و ترکیبهای آن شود.