[ویکی نور] زهر المعانی، با نام کامل «زهر المعانی فی توحید المبدع سبحانه و معرفة کمال الأول و الثانی و حصول عالم الجسم و ارتقائه إلی العالم الروحانی»، تألیف عمادالدین ادریس قرشی (متوفی 872ق)، در موضوع عقاید اسماعیلیه است، که توسط مصطفی غالب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
نویسنده، کتاب را در روز پنج شنبه، هفتم شوال سال 838ق، به پایان برده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده، سپس مطالب کتاب طی بیست ویک باب آمده است.
محقق در مقدمه مختصری درباره ابواب کتاب سخن گفته، سپس درباره ترجمه نویسنده و چگونگی تحقیق کتاب مطالبی را بیان نموده است.
عمادالدین ادریس که خود نوزدهمین داعی از فرقه اسماعیلیه و شاخه مستعلیه می باشد، طرف دار الهیات سلبی است و در باب دوم کتابش، از سلب اسما و صفات از خدا سخن می گوید و خدا را توصیف ناشدنی و اشاره ناپذیر می خواند. در نگاه قرشی، خدا برتر از آن است که به صفتی از صفات توصیف شود یا اسمی از اسما بر او اطلاق گردد و صفات یا نام هایی که برای خدا آورده می شود، به صورت حقیقی بر مبدع عالم اطلاق نمی گردد؛ برای نمونه، صفاتی که در آیات وحی بر خداوند اطلاق شده است، مانند سمیع، علیم، قادر و حکیم، تعبیر از چیزهایی است که خداوند در خلقش نهاده است و اطلاق آن ها بر خداوند مجازی است، نه حقیقی. خداوند، نه جسم است که به صفات جسم توصیف گردد و نه عقل است که به صفات عقل توصیف شود. افزون بر این، نه چیزی بر خدا محیط است و نه وحدانیت بر خداوند اطلاق می گردد. کسی که خدا را نفی می کند، در باتلاق تعطیل می افتد و آنکه خدا را توصیف و تشبیه می کند، در گرداب شرک غرق می شود؛ چه اینکه خداوند می فرماید: وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ (انعام: 91 )؛ بنابراین، نتیجه می گیریم که اسما، صفات، اشارات و عبارات، بر غیر خدا اطلاق می شوند و بر خدا اطلاق نخواهند شد. توحید واقعی اقتضا می کند که صفات از خدا نفی و سلب شود. آن اسماء حسنایی که قرآن ذکر می کند نیز به عنوان استعاره توجیه می شود . تنزیه، متوقف بر سلب اسما و صفات از باری تعالی است.
ایشان از روایات امام علی(ع) برای اثبات درستی الهیات سلبی خویش بهره می گیرد؛ آنجا که امام می فرماید: توحید خداوند به نفی صفات از خداست. عقل، هر صفت و موصوفی را مخلوق می داندو هر مخلوقی شهادت می دهد که خالقی دارد که نه صفت است و نه موصوف قرار می گیرد.
نویسنده، کتاب را در روز پنج شنبه، هفتم شوال سال 838ق، به پایان برده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده، سپس مطالب کتاب طی بیست ویک باب آمده است.
محقق در مقدمه مختصری درباره ابواب کتاب سخن گفته، سپس درباره ترجمه نویسنده و چگونگی تحقیق کتاب مطالبی را بیان نموده است.
عمادالدین ادریس که خود نوزدهمین داعی از فرقه اسماعیلیه و شاخه مستعلیه می باشد، طرف دار الهیات سلبی است و در باب دوم کتابش، از سلب اسما و صفات از خدا سخن می گوید و خدا را توصیف ناشدنی و اشاره ناپذیر می خواند. در نگاه قرشی، خدا برتر از آن است که به صفتی از صفات توصیف شود یا اسمی از اسما بر او اطلاق گردد و صفات یا نام هایی که برای خدا آورده می شود، به صورت حقیقی بر مبدع عالم اطلاق نمی گردد؛ برای نمونه، صفاتی که در آیات وحی بر خداوند اطلاق شده است، مانند سمیع، علیم، قادر و حکیم، تعبیر از چیزهایی است که خداوند در خلقش نهاده است و اطلاق آن ها بر خداوند مجازی است، نه حقیقی. خداوند، نه جسم است که به صفات جسم توصیف گردد و نه عقل است که به صفات عقل توصیف شود. افزون بر این، نه چیزی بر خدا محیط است و نه وحدانیت بر خداوند اطلاق می گردد. کسی که خدا را نفی می کند، در باتلاق تعطیل می افتد و آنکه خدا را توصیف و تشبیه می کند، در گرداب شرک غرق می شود؛ چه اینکه خداوند می فرماید: وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ (انعام: 91 )؛ بنابراین، نتیجه می گیریم که اسما، صفات، اشارات و عبارات، بر غیر خدا اطلاق می شوند و بر خدا اطلاق نخواهند شد. توحید واقعی اقتضا می کند که صفات از خدا نفی و سلب شود. آن اسماء حسنایی که قرآن ذکر می کند نیز به عنوان استعاره توجیه می شود . تنزیه، متوقف بر سلب اسما و صفات از باری تعالی است.
ایشان از روایات امام علی(ع) برای اثبات درستی الهیات سلبی خویش بهره می گیرد؛ آنجا که امام می فرماید: توحید خداوند به نفی صفات از خداست. عقل، هر صفت و موصوفی را مخلوق می داندو هر مخلوقی شهادت می دهد که خالقی دارد که نه صفت است و نه موصوف قرار می گیرد.
wikinoor: زهر_المعانی