زهدان ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلمه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است!
زُهد ؛ سخن سخاوتمندی که این کلمه برای ما دارد به معنی یاری کردن و کمک نمودن و کاری را برای آینده انجام دادن و مستعد نمودن شرایط می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ی زُهْد از طریق قانون قلب ها با ریخت سُعد مرتبط با کلماتی از قبیل مساعده ساعد سعید سعادت سعدی مستعد می باشد.
اصطلاح مساعده در مکاتبات اداری امروز به معنی پولی را پیش از موعد دریافت نمودن می باشد.
کلمه ی ساعد به عنوان عضوی از اعضای بدن از جهت مساعدتی می باشد که شرایط را برای تَحَرُّک و عملکرد بهتر دست ها مساعد می کند.
بهترین کلیدواژه ای که تعریف فوق را برای کلمه ی زُهد به بهترین حالت برای ما روشن می کند کلمه ی زِهدان مادران می باشد که به عنوان یک عضو داخلی در بدن مادر باعث ایجاد یک فضای مساعد جهت رشد جنین در رَحِم مادران می شود.
پس با تعاریف و مثال های ذکر شده، کلمه ی زاهد با ریخت ساعدبه معنی مساعد کننده شرایط دارای معنا و مفهوم می باشد.
از آنجایی که حرف ( ه ع ) به دلیل محل و نقطه ی مشترک صدور آوا در قانون قلب ها قابل تبدیل به همدیگر می باشند حرف ه که نماد وجود یک حرارت لطیف و حیات بخش در ساختمان کلمات می باشد اشاره به یک فضای گرم و نرم و لطیف در کلمه ی زهدان منطبق با واقعیت را دارد.
در پارسی میانه: پوسدان
Uterine = بچه دان ، بچه دانی
Uterus = بزادانی ، بزادان _ زادان ، زادانی _ بزادون ، بزادونی _ زادون ، زادونی
Womb = بهدان ، بهدانی _ بهدون ، بهدونی
زهدان = واژه ای است برای گفتار _ اگر womb را یک مرد ترجمه کند
در اوستا:
garəwa
!!!
یارَک، مَشیمه، آتون
جای جنین تو شکم مادر
این واژه نخست
ژیدان
بوده از
ژی = ژیان = زندگی/ زنده
دان = جای/ پسوند جایگاه و بودن
ژیدان = جای زندگی/زنده جای/زنده دان
پس
زیدان و سپس زه دان شده است.
و چون ز پیش از ی بوده اکنون همان فرموده علامه دهخدا درست است و زِه دان خوانده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در این واژه
ز با هر آوای دگر نادرست است.
" زَه" که دهخدا آن را زِه گفته، بن کنونی کارواژه " زَهیدن" به چم زاییدن ( بچه آوردن ) است، بر همین پایه "درد زه" چم [درد زایمان] دارد.
زه به چم بچه و کودک، و زهیدن برابر با بچه آوردن است که کم کم به ریخت زاییدن ساده شده.
زهدان = جای بچه، بچه گاه
زِهراه = واژن، زایش راه
Uterus
�ز� آغاز برخی از کلمات با معنی های نزدیک.
ز ا:زا
ز ه:زه
ز ن:زن
ز ی:زی
ز در حقیقت زیباست
یارک
زه= بجه، فرزند
زهک = نطفه
زهراه= واژن ویا راه گذر بچه
زهدان در اصل فارسی و از ترکیب دو واژه ( زی ؛ دان ) درست شده که ( زی ) به معنی زندگی و ( دان ) پسوند مکان ورویهم یعنی ( جای زندگی ) است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)