زهتاب
معنی انگلیسی:
cord-twister
لغت نامه دهخدا
زهتاب. [ زِ ] ( نف مرکب ) آنکه روده را تابد. از: «زه » + «تاب »، مخفف تابنده ، از تافتن. آنکه زه از روده ها برای کمان و جز آن تابد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگراست. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ فارسی
پیشه تابیدن زه ودرست کردن رشته تابیده ازگوسفند
( صفت ) آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد .
فرهنگ معین
(زِ ) (ص فا. ) کسی که شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشتة تافته از رودة گوسفند و حیوانات دیگر است .
فرهنگ عمید
کسی که پیشه اش تابیدن زه و درست کردن رشتۀ تابیده از رودۀ گوسفند یا حیوانات دیگر است.