زه نهادن
لغت نامه دهخدا
زه چون نهاده ای تو در آن حلق بی گناه
زان سید مطهر انور چه خواستی.
( راحة الصدور راوندی چ محمد اقبال ص 352، 354 ). اینانج خاتون را از قلعه سرجهان به دارالملک همدان آوردند... سلطان را [ طغرل بن ارسلان را ] با وی زفاف رفت... سلطان را چنان نمودند که او [ اینانج خاتون ] با تو همان حرکت قزل ارسلان خواهد کرد. سلطان بفرمود تا او را زه نهادند. ( راحة الصدور راوندی ایضاً ص 367 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید