زه بردن

لغت نامه دهخدا

زه بردن. [ زِه ْ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) در بیت زیر، ظاهراً بمعنی پریشان کردن کاری و گسیختن شیرازه آن و یا پاداش نیکی کار کسی را از میان بردن آمده است :
از یاری تو بریدم ای یار
بردی زه کار من زهی کار.
نظامی.

فرهنگ فارسی

بمعنی پریشان کردن کاری و گسیختن شیرازه آن و یا پاداش نیکی کار کسی را از میان بردن آمده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس