زنگیان
لغت نامه دهخدا
زنگیان. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سبزواران است که در بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع است و 190 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
زنگیان. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان گرگان است که 465 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
زنگیان. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ولوپی است که در بخش سوادکوه شهرستان شاهی واقع است و 320 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
گویش مازنی
دانشنامه آزاد فارسی
زَنگیان (۵۲۱ـ۶۴۸ق)
(یا: آل زنگی) سلسله ای ترک تبار که بر شام ، موصل، سنجار، و جزیرۀ ابن عمر فرمان راندند و به نام اتابکان موصل، اتابکان شام، اتابکان سنجار مشهورند. عمادالدین زنگی که این سلسله نام خود را از او برگرفته در ۵۲۱ ق، درپی مرگ مسعود بن آق سُنْقُر، به امارت موصل دست یافت و سلسلۀ آل زنگی را بنیان نهاد. پس از آن عمادالدین توانست با شکست امرای محلی و نیز سپاه صلیبیان مناطقی از شام را تصرف کند، و به مقابلۀ جدی با تجاوز صلیبیان بپردازد. پس از کشته شدن او، پسرش جمال الدین، بر مسند حکومت موصل نشست و فرزند دیگرش، نورالدین محمود (۵۱۱ـ۵۶۹ق)، بر سراسر شام استیلا یافت و سلسله اتابکان شام را تأسیس کرد . از آن جا که عمادالدین تربیت فرزندان سلطان محمود سلجوقی را برعهده داشت و اتابک لقب یافته بود، جانشینان او اتابکان لقب یافتند، پس از او سلسلۀ آل زنگی به چهار شعبه تقسیم شد که عبارت اند از ۱) اتابکان موصل ؛ ۲) اتابکان شام ؛ ۳) اتابکان سنجار؛ ۴) اتابکان جزیرۀ ابن عمر.
(یا: آل زنگی) سلسله ای ترک تبار که بر شام ، موصل، سنجار، و جزیرۀ ابن عمر فرمان راندند و به نام اتابکان موصل، اتابکان شام، اتابکان سنجار مشهورند. عمادالدین زنگی که این سلسله نام خود را از او برگرفته در ۵۲۱ ق، درپی مرگ مسعود بن آق سُنْقُر، به امارت موصل دست یافت و سلسلۀ آل زنگی را بنیان نهاد. پس از آن عمادالدین توانست با شکست امرای محلی و نیز سپاه صلیبیان مناطقی از شام را تصرف کند، و به مقابلۀ جدی با تجاوز صلیبیان بپردازد. پس از کشته شدن او، پسرش جمال الدین، بر مسند حکومت موصل نشست و فرزند دیگرش، نورالدین محمود (۵۱۱ـ۵۶۹ق)، بر سراسر شام استیلا یافت و سلسله اتابکان شام را تأسیس کرد . از آن جا که عمادالدین تربیت فرزندان سلطان محمود سلجوقی را برعهده داشت و اتابک لقب یافته بود، جانشینان او اتابکان لقب یافتند، پس از او سلسلۀ آل زنگی به چهار شعبه تقسیم شد که عبارت اند از ۱) اتابکان موصل ؛ ۲) اتابکان شام ؛ ۳) اتابکان سنجار؛ ۴) اتابکان جزیرۀ ابن عمر.
wikijoo: زنگیان
پیشنهاد کاربران
روستای زنگیان گرگان که در بلوک سدن رستاق استراباد قرار داشتند ( بلوک سدن رستاق، بلوکی از هفت ونیم بلوک ولایت استراباد بود که ساکنین آن مهاجرانی از طبرستان ( مازندران ) بوده اند و مرکز بلوک آنها کردمحله
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
( کردکوی ) بود، در زمان پهلوی اول، از اولین روستا ( زنگیان ) تا حیدر آباد را به گرگان ملحق کردند، و از یساقی به بعد متعلق به کردکوی شد. طبری تبارهایی با گویش طبری، و از قلعه خندان گرگان تا نوده ملک، بلوک خود مردم اصیل گرگان ( استراباد ) بود، با یک گویش و با یک فرهنگ که همان گویش گرگانی ( استرابادی ) میباشد.
زنگیان:در جنوب زنگیان یا قلعه زنگی یا تپه زنگی و روستای زنگی . . . در زمانی که تیمور خان شیراز را گرفت به سمت زیر شیراز و گرم ان نیامد پس نوه او میرزا پیر محمد به ایشان گفت که شاه هرمز ثروتمندترین است پس اجازه گرفت و به جنوب حمله کرد که هفت قلعه در جنوب نابود کرد و به هرمز رسید و شاه هرمز نیز تسلیم و خروارها طلا داد ولی میرزا قانع نشد پس شاه هرمز به ایشان یک سند تا تا از پادشاهدر دره سند بگیرد پس میرزا پیر محمد همچون طوفانی ویرانگر به سمت دره سند در حرکت بود . . . ( کتاب تاریخ معصومی )
... [مشاهده متن کامل]
( در مکران شبی در خواب دید پیامبر ( ص ) به خوابش آمد و شخصی دیگر را به همراه دارد و می گوید چرا چنین بکشان در سر زمین فرزند من می تاری، پس از خواب بر خواست و آن روز شمشیر را کلاف و به فرماندهان در میان گذاشت و بعد از چند روزی دیدند سواری می آید آن سوار به نزد میرزا پیر محمد آمد و میرزا چهر ه او را شناخت که در خواب دیده بود با پیامبر است پس او را استقبال کرده و در آغوش گرفته و درجایی مناسب نشاند و مهمان نوازی کرده ) . . . . پس حمله میرزا به سند توسط پیک به تیمور خبر رسید تیمور خان که قصد حمله به چین را داشت تا نام خود را بزرگ کند و اما با مشکلی بزرگ روبرو شد حمله میرزا پیر محمد در سر زمین سادات، پس تیمور با بزرگان خود در میان گذاشت و این باعث شد بزرگان دربار تیمور نسبت به میرزا پیر محمد روی کردانی کنند و او امتیاز جانشینی پدر بزرگش تیمور را از دست داد پس تیمور برای جبراندخسارت و با کمک بزرگان اول به بد گوی از شاه هند پرداخت و آنها را کافر خواند تیمور مجبور به جبران خسارت بود پس حمله به هندوستان را در الویت گذاشت و در این را فرزندش را نیز از دست داد و تیمور هندوستان را گرفت و آن را به دست سادات خضر خان داد که زیر نظر پادشاه دره سند بود پس از فوت تیمور درباریان جانشینی میرزا پیر محمد را رد کرده و سر زمینهای تیمور بین نوادگانش پخش شد و آخرین پسر تیمور توانست بخش وسیعی را بدست گیرد و اختلافات داخلی آنها بالا گرفته بود پس در آن زمان شاه شاهان یا همان سادات بزرگ یا مرد مقدس که قطب عالم نیز خوانده می شد از دره سند به سمت شاه هرمز حرکت کرد و در مسیر همه برای پابوسی ایشان می آمدند نام ایشان امیر یا عمیر بود ایشان شاه هرمز را ملاقات کرد و با هم به مذاکر پرداختند و لشکری بش از پنجاه هزار نفر فراهم آمد که ده هزار نفر از شرقدآفریقا و زنگ بار آمده بودند بصورت بی مزد فقط برای جهاد در را خدا و پیوست به لشکر شاه شاهان قطب عالم را مقدس می شمردند پس از سند برای آنها گاوهایی بزرگ و با شاخ بلند آوردند که این لشکر با حضور مردان زنگی به لشکر زنگیان معروف شد و سپس از شمال سیستان و بلوچستان شر وغ به ساخت قلعه یا پایگاه نظامی کردند در نزدیکی جیرفت و زیر کرمان در شمال هرمزگان تا خوزستان قلعه زنگیان ساخته یا بر فراز تپه پایگاه زند و این لشکر بزرگ در این مرز بین شاه باز مانده از تیمور و امپراتوری جنوب مثل یک دیوار بزرگ شد تا دیگر هرگز حمله ای همچون میرزا پیر محمد صورت نگیرد
... [مشاهده متن کامل]
( در مکران شبی در خواب دید پیامبر ( ص ) به خوابش آمد و شخصی دیگر را به همراه دارد و می گوید چرا چنین بکشان در سر زمین فرزند من می تاری، پس از خواب بر خواست و آن روز شمشیر را کلاف و به فرماندهان در میان گذاشت و بعد از چند روزی دیدند سواری می آید آن سوار به نزد میرزا پیر محمد آمد و میرزا چهر ه او را شناخت که در خواب دیده بود با پیامبر است پس او را استقبال کرده و در آغوش گرفته و درجایی مناسب نشاند و مهمان نوازی کرده ) . . . . پس حمله میرزا به سند توسط پیک به تیمور خبر رسید تیمور خان که قصد حمله به چین را داشت تا نام خود را بزرگ کند و اما با مشکلی بزرگ روبرو شد حمله میرزا پیر محمد در سر زمین سادات، پس تیمور با بزرگان خود در میان گذاشت و این باعث شد بزرگان دربار تیمور نسبت به میرزا پیر محمد روی کردانی کنند و او امتیاز جانشینی پدر بزرگش تیمور را از دست داد پس تیمور برای جبراندخسارت و با کمک بزرگان اول به بد گوی از شاه هند پرداخت و آنها را کافر خواند تیمور مجبور به جبران خسارت بود پس حمله به هندوستان را در الویت گذاشت و در این را فرزندش را نیز از دست داد و تیمور هندوستان را گرفت و آن را به دست سادات خضر خان داد که زیر نظر پادشاه دره سند بود پس از فوت تیمور درباریان جانشینی میرزا پیر محمد را رد کرده و سر زمینهای تیمور بین نوادگانش پخش شد و آخرین پسر تیمور توانست بخش وسیعی را بدست گیرد و اختلافات داخلی آنها بالا گرفته بود پس در آن زمان شاه شاهان یا همان سادات بزرگ یا مرد مقدس که قطب عالم نیز خوانده می شد از دره سند به سمت شاه هرمز حرکت کرد و در مسیر همه برای پابوسی ایشان می آمدند نام ایشان امیر یا عمیر بود ایشان شاه هرمز را ملاقات کرد و با هم به مذاکر پرداختند و لشکری بش از پنجاه هزار نفر فراهم آمد که ده هزار نفر از شرقدآفریقا و زنگ بار آمده بودند بصورت بی مزد فقط برای جهاد در را خدا و پیوست به لشکر شاه شاهان قطب عالم را مقدس می شمردند پس از سند برای آنها گاوهایی بزرگ و با شاخ بلند آوردند که این لشکر با حضور مردان زنگی به لشکر زنگیان معروف شد و سپس از شمال سیستان و بلوچستان شر وغ به ساخت قلعه یا پایگاه نظامی کردند در نزدیکی جیرفت و زیر کرمان در شمال هرمزگان تا خوزستان قلعه زنگیان ساخته یا بر فراز تپه پایگاه زند و این لشکر بزرگ در این مرز بین شاه باز مانده از تیمور و امپراتوری جنوب مثل یک دیوار بزرگ شد تا دیگر هرگز حمله ای همچون میرزا پیر محمد صورت نگیرد