زنگوی. [ زَ ] ( اِخ ) یکی از نجبای ایران معاصر خسرو پرویز. ( از فهرست ولف ) : چو آذرگشسب و اگر شیر زیل چو زنگوی گستاخ با شیر و پیل.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2780 ).زنگوی. [ زَ ] ( اِخ ) یکی از نجبای چین. ( از فهرست ولف ) : به چین اندرون بود حسنوی نام دگر سرکشی بود زنگوی نام.فردوسی.