کاسمان را به حکم هارونیش
ز اختران زنگل روان بستند.
خاقانی.
دید که در لشکرش قیصر هارون شده ست زان کله زهره ساخت زنگل هارون فلک.
خاقانی.
قاصد بخت اوست ماه و نجوم زنگل قاصد روانه اوست.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 841 ).
- زنگل نباش ؛ این ترکیب در دو بیت زیر از خاقانی آمده ولی مناسبت انتساب زنگل به نباش معلوم نشد. و در حاشیه دیوان خاقانی چ هند ذیل شاهد اول چنین آمده : نباشان زنگوله می بستند تا مردم گمان کنند که دیو است در گورستان بکار مشغول است. و ظاهراًاین تعریف بر اساسی نیست : به چارپاره زنگی بباد هرزه دزد
به بانگ زنگل نباش و کم کم نقاب.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 56 ).
در فلک صوت جرس زنگل نباشان است که خروشیدنش از دخمه ٔدارا شنوند.
خاقانی ( دیوان ایضاً ص 104 ).
|| مقامی است از دوازده مقام موسیقی. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ). نوایی است از موسیقی. ( از ناظم الاطباء ).