زنگ زدگی

/zangzadegi/

معنی انگلیسی:
corrosion, rustiness, blight

فرهنگستان زبان و ادب

{rusting} [خوردگی] خوردگی آهن یا آلیاژهای آن که محصول قهوه ای مایل به قرمز دارد

مترادف ها

corrosion (اسم)
تحلیل، خوردگی، زنگ، زنگ زدگی، فساد تدریجی

stain (اسم)
الودگی، ننگ، لکه، لک، داغ، الایش، زنگ زدگی

فارسی به عربی

لطخة

پیشنهاد کاربران

بپرس