زنگ زدا

لغت نامه دهخدا

زنگ زدا. [ زَ زَ / زِ / زُ ] ( نف مرکب ) زنگ زداینده. هر چیز که زنگ را بر طرف کند و جلا دهد. که زنگ از آهن و جز آن زداید :
هم فراغ است کز آیینه جان
صیقل زنگ زدایست مرا.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 813 ).
رجوع به زنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس