زنکه


معنی انگلیسی:
punk

فرهنگ فارسی

( اسم ) برای تحقیر و توهین زن استعمال شود زنیکه .

مترادف ها

sirrah (اسم)
یارو، زنکه

jade (اسم)
زن هرزه، اسب پیر، یشم، زنکه، مرد بی معنی، دختر لاسی، پشم سبز

فارسی به عربی

یشم

پیشنهاد کاربران

در قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر افغانستان و در بند 2 ماده 22 این قانون اومده که محتسب بایستی از منکرات خاص که یکی از آنها همین زنکه[بازی] است جلوگیری کند. حال نمی دانم همان زن بازی و هرزه گری خودمان می شود یا حتی بازی با زنان!
زنکه ؛ مصغر زن. زن کوچک. ( ناظم الاطباء ) . زنک.
- || زن پست و فرومایه. ( ناظم الاطباء ) . بمعنی زن. ( آنندراج ) .
- || زن بدبخت. ( ناظم الاطباء ) .
زنکه ؛ مصغر زن. زن کوچک. ( ناظم الاطباء ) . زنک.
زنکه: [عامیانه، اصطلاح] لفظی توهین و تحقیرآمیز به زن.
( ( خانم سیمونیان ادامه داد. آن شب گفتید این زنکه را می فرستید منزل ما. خبری نشد. از بد قولی خوشم نمی آید. ) )
( ( چراغ ها را من خاموش می کنم، زویا پیرزاد، چ ۴۵، ۱۳۹۲. ص ۸۳ ) )
زنیکه یعنی : مردی را می کند و به مردش خیانت میکند💏💏

بپرس