زنویه

لغت نامه دهخدا

زنویه. [ زَ ی َ / ی ِ ] ( اِمص ) مویه و ناله سگ را گویند و به تازی هریر خوانند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). زنوییدن مصدر آن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). اسم مصدر از زنوییدن. ( حاشیه برهان چ معین ). هریر و ناله سگ و زوزه. ( ناظم الاطباء ). ناله سگ که به عربی هریر گویند. ( فرهنگ رشیدی ). ناله ٔسگ را گویند که در هنگام گریه کند... و به تازی هریر خوانند. ( جهانگیری ). || مویه و ناله متصل و پیوسته. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زنوییدن شود.

فرهنگ معین

(زَ یِ ) (اِمص . ) زوزه کشیدن سگ .

فرهنگ عمید

۱. ناله، مویه.
۲. زوزه.
۳. (اسم ) زوزۀ سگ.

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

زنویهزنویهزنویهزنویه

بپرس