زنهار بردن ؛ زینهار کردن. شکوه کردن. شکایت کردن :
روزی از دوست برده ام زنهار
چند از آن روز کردم استغفار
نکند دوست زینهار از دوست
دل نهادم بر آنچه خاطر اوست.
سعدی ( گلستان ) .
روزی از دوست برده ام زنهار
چند از آن روز کردم استغفار
نکند دوست زینهار از دوست
دل نهادم بر آنچه خاطر اوست.
سعدی ( گلستان ) .