زندبافان بهی زند ز بر برخوانند
بلبلان وقت سحر زیر و ستا جنبانند.
منوچهری.
زندباف ازبهشت نامه زنددر شب آورد و خواند حرفی چند.
نظامی.
رجوع به مزدیسنا ص 140 شود.|| بلبل. ( برهان ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ). زندواف. هزاردستان. ( فرهنگ اسدی نخجوانی ) ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). جانوری عاشق گل و آن را زندخوان و هزار و هزاردستان نیز گویند. به تازیش بلبل و عندلیب نامند و نیز مرغ چمن و مرغ سحر و مرغ شبخوان نامندش. ( شرفنامه منیری ) :
هر گلی را به شاخ گلبن بر
زندبافیست با هزار شغب.
فرخی.
ز گلبام شبابه زندباف دریده صبا شعر گل تا به ناف.
نظامی.
در آن میان که وداع گل و بنفشه کنی خبر ز ناله زارم به زندخوان برسان.
کمال اسماعیل ( از انجمن آرا و آنندراج ).
|| فاخته. ( برهان ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ). نوعی مرغ خوش خوان که گویند فاخته است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : بیشتر بخوانید ...