فرهنگ فارسی
مترادف ها
زنبور، زنبورعسل، مگس انگبین
زنبورعسل
زنبور عسل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
زنبور عسل به زبان سنگسری
عّسل ماسasel mas
عّسل ماسasel mas
زَنبورِ عَسَل: زنبورِ اَنگ، زنبورِ اَنگبین
در کوهپایه استان البرز
زنبورعسل= عسله مگز
زنبور زرد= کشگ
زنبور وحشی سیا و زرد= زرده کم و سیاکم
کندو=کندول
زنبورعسل= عسله مگز
زنبور زرد= کشگ
زنبور وحشی سیا و زرد= زرده کم و سیاکم
کندو=کندول
زنبور : در قدیم مور به معنای حشره بوده مورچه یعنی حشره ی کوچک ، این کلمه در انگلیسی بیر ( beer و bee ) به معنای زنبور و در ترکی بیره به معنای کَک تغییر معنی پیدا کرده است و درفارسی نیز به زنبور عسل بور
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
می گفتند و به زنبورهای شبیه به آن سانبور ( بورسان به معنای حشره شبیه به زنبور ) کم کم این کلمه به همه نوع زنبور گفته شده است .
انگ
نحل