تصویر زنان در کمیک های آمریکایی از زمان شروع این رسانه اغلب موضوع بحث و جدل بوده است. منتقدان به نقش های زنان اشاره کرده اند که بیشتر در معرض کلیشه های جنسیتی قرار دارند و زنانگی و/یا ویژگی های جنسی حضور بیشتری در شخصیت کلی آنها دارند و شخصیت آنها تنها از زنانگی آنها نشات می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
در دوران طلایی کتاب های مصور ( زمانی که در طی آن رسانه از داستان مصور تکامل یافت ) زنانی که ابرقهرمان نبودند، عمدتاً در نقش های فرعی به تصویر کشیده می شدند و برخی از نمونه ها به عنوان دختران شاغل، قهرمان های داستان عاشقانه یا نوجوانان سرزنده طبقه بندی می شدند. دختران شاغل شامل شخصیت هایی مانند نلی پرستار، تسی تایپیست، و میلی مدل می شدند، که هر کدام در کتاب های مصور در مشاغلی ظاهر می شدند که زنان غیر دوران جنگ معمولاً کار می کردند. قهرمانان عاشقانه در ژانر عاشقانه محبوب بودند که توسط جو سیمون و جک کربی پیشگام بودند. به طور معمول، قهرمان یا یک «دختر خوب» یا «دختر بد» بود که هر دو نقش تأثیر کمی بر تصمیم یک شخصیت مرد داشتند. در کمیک های آرچی، شخصیت اصلی هرگز نمی توانست به طور قطعی بین دو علاقه عشقی خود بتی و ورونیکا انتخاب کند، که به ترتیب این دوگانگی را بین دختر همسایه خوب و دختر همسایه جذاب خطرناک او نشان می دهند. این دو در سال ۱۹۵۰ به نام بتی و ورونیکا معروف شدند که به سرعت تبدیل به یک کمیک محبوب شد و در آن دو شخصیت اصلی همچنان بر سر پسران وسواس دارند و بر سر اینکه چه کسی با آرچی قرار می گیرد دعوا می کنند.
جنایتکاران با لباس های زن جزو شخصیت های اولیه کمیک بودند. یکی از اولین ابرقهرمانان زن کمیک که در مجلات ظاهر شد، شخصیت اسکارلت نامرئی اونیل طراحی شده توسط راسل بود. دوشیزه فیوری به عنوان زن مبارز سخت، در کمیک استریپی به همان نام توسط کاریکاتوریست زن تارپه میلز در سال ۱۹۴۱ به نمایش درآمد. یکی از ناشران به ویژه، خانه داستان، چندین قهرمان پیشرو مانند ملکه جنگل شینا را به نمایش گذاشت، که جذابیت جنسی او چیزی بود که به راه اندازی مجموعه کمیک او کمک کرد.
یکی از اولین ابرقهرمانان زن، شخصیت فلچر هنکس، زن مصری باستانی و پیری در عصر مدرن است که می توانست به موجودی با قدرت های فوق العاده برای مبارزه با شیطان تبدیل شود. او اولین بار در کمیک های جنگلی شماره ۲ از خانه تخیلی ( فوریه ۱۹۴۰ ) که با نام مستعار "بارکلی فلگ" شناخته می شود، بازی کرد. اولین ابرقهرمان زن کاملاً شناخته شده واندر وومن است. ویلیام مولتون مارستون در مصاحبه ای در ۲۵ اکتبر ۱۹۴۰ که توسط الیو برن انجام شد و در مجله حلقه خانواده منتشر شد، با عنوان "به کمیک ها نخندید". مقاله ای با عنوان پتانسیل آموزشی کتاب های کمیک در سال ۱۹۴۲ منتشر شد. این مقاله توجه مکس گینز، ناشر کمیک را به خود جلب کرد، او مارستون را به عنوان مشاور آموزشی برای نشریه دی سی کامیکس استخدام کرد. در آن زمان، مارستون تصمیم گرفت یک ابرقهرمان جدید بسازد. در اوایل دهه ۱۹۴۰ خط دی سی تحت سلطه شخصیت های مرد فوق العاده قدرتمندی مانند فانوس سبز، بتمن و شخصیت اصلی آن، سوپرمن بود. با توجه به شماره پاییز ۲۰۰۱ مجله فارغ التحصیلان دانشگاه بوستون، ایده همسرش الیزابت هالوی برای خلق یک ابرقهرمان زن بود. مارستون این ایده را به ماکس گینز، بنیانگذارانتشارات آل - امریکن معرفی کرد. با توجه به مجوز، مارستون واندر - وومن را با الیزابت ( که مارستون معتقد بود الگویی از زن غیرمتعارف و آزاد آن دوران بود ) توسعه داد. مارستون در خلق واندر - وومن از اولیو برن الهام گرفت که با این زوج در یک رابطه چندهمسری / چند عشقی زندگی می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
در دوران طلایی کتاب های مصور ( زمانی که در طی آن رسانه از داستان مصور تکامل یافت ) زنانی که ابرقهرمان نبودند، عمدتاً در نقش های فرعی به تصویر کشیده می شدند و برخی از نمونه ها به عنوان دختران شاغل، قهرمان های داستان عاشقانه یا نوجوانان سرزنده طبقه بندی می شدند. دختران شاغل شامل شخصیت هایی مانند نلی پرستار، تسی تایپیست، و میلی مدل می شدند، که هر کدام در کتاب های مصور در مشاغلی ظاهر می شدند که زنان غیر دوران جنگ معمولاً کار می کردند. قهرمانان عاشقانه در ژانر عاشقانه محبوب بودند که توسط جو سیمون و جک کربی پیشگام بودند. به طور معمول، قهرمان یا یک «دختر خوب» یا «دختر بد» بود که هر دو نقش تأثیر کمی بر تصمیم یک شخصیت مرد داشتند. در کمیک های آرچی، شخصیت اصلی هرگز نمی توانست به طور قطعی بین دو علاقه عشقی خود بتی و ورونیکا انتخاب کند، که به ترتیب این دوگانگی را بین دختر همسایه خوب و دختر همسایه جذاب خطرناک او نشان می دهند. این دو در سال ۱۹۵۰ به نام بتی و ورونیکا معروف شدند که به سرعت تبدیل به یک کمیک محبوب شد و در آن دو شخصیت اصلی همچنان بر سر پسران وسواس دارند و بر سر اینکه چه کسی با آرچی قرار می گیرد دعوا می کنند.
جنایتکاران با لباس های زن جزو شخصیت های اولیه کمیک بودند. یکی از اولین ابرقهرمانان زن کمیک که در مجلات ظاهر شد، شخصیت اسکارلت نامرئی اونیل طراحی شده توسط راسل بود. دوشیزه فیوری به عنوان زن مبارز سخت، در کمیک استریپی به همان نام توسط کاریکاتوریست زن تارپه میلز در سال ۱۹۴۱ به نمایش درآمد. یکی از ناشران به ویژه، خانه داستان، چندین قهرمان پیشرو مانند ملکه جنگل شینا را به نمایش گذاشت، که جذابیت جنسی او چیزی بود که به راه اندازی مجموعه کمیک او کمک کرد.
یکی از اولین ابرقهرمانان زن، شخصیت فلچر هنکس، زن مصری باستانی و پیری در عصر مدرن است که می توانست به موجودی با قدرت های فوق العاده برای مبارزه با شیطان تبدیل شود. او اولین بار در کمیک های جنگلی شماره ۲ از خانه تخیلی ( فوریه ۱۹۴۰ ) که با نام مستعار "بارکلی فلگ" شناخته می شود، بازی کرد. اولین ابرقهرمان زن کاملاً شناخته شده واندر وومن است. ویلیام مولتون مارستون در مصاحبه ای در ۲۵ اکتبر ۱۹۴۰ که توسط الیو برن انجام شد و در مجله حلقه خانواده منتشر شد، با عنوان "به کمیک ها نخندید". مقاله ای با عنوان پتانسیل آموزشی کتاب های کمیک در سال ۱۹۴۲ منتشر شد. این مقاله توجه مکس گینز، ناشر کمیک را به خود جلب کرد، او مارستون را به عنوان مشاور آموزشی برای نشریه دی سی کامیکس استخدام کرد. در آن زمان، مارستون تصمیم گرفت یک ابرقهرمان جدید بسازد. در اوایل دهه ۱۹۴۰ خط دی سی تحت سلطه شخصیت های مرد فوق العاده قدرتمندی مانند فانوس سبز، بتمن و شخصیت اصلی آن، سوپرمن بود. با توجه به شماره پاییز ۲۰۰۱ مجله فارغ التحصیلان دانشگاه بوستون، ایده همسرش الیزابت هالوی برای خلق یک ابرقهرمان زن بود. مارستون این ایده را به ماکس گینز، بنیانگذارانتشارات آل - امریکن معرفی کرد. با توجه به مجوز، مارستون واندر - وومن را با الیزابت ( که مارستون معتقد بود الگویی از زن غیرمتعارف و آزاد آن دوران بود ) توسعه داد. مارستون در خلق واندر - وومن از اولیو برن الهام گرفت که با این زوج در یک رابطه چندهمسری / چند عشقی زندگی می کرد.