در دوران هخامنشیان مرد و زن در کنار یکدیگر کار می کرده اند؛ از حقوقی برابر برخوردار بوده اند و گاه حتی کارهای سخت تر را به عهده داشته اند. امکانات آموزش های هنری و مهارت های حرفه ای، برای زن و مرد یکسان و حقوق آنان برابر بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
الواح استحکامات پرسپولیس ( به انگلیسی: Persepolis Fortification Tablets ) یا ( PFT ) گواه این واقعیت است که عنوان ایلامی dukšiš ( شاهزاده خانم ) به طور جمعی برای زنان سلطنتی هخامنشی به کار می رفته است. وضعیت فردی آنها بر اساس رابطه آنها با شاه تعیین می شد و بر این اساس زنان به عنوان «مادر پادشاه» ( Elam. *sunki ammari ) ، «همسر پادشاه» ( Elam. *sunki irtiri ) و «پادشاه» و «دختر شاه» ( Elam. *sunki pakri ) نامیده می شدند. این اصطلاحات از کاربردهای آشوری و بابلی پیروی می کنند که در اصطلاحات ummi šarri, aššat šarri و mārat šarri گواهی شده است. منابع بابلی مربوط به دوره هخامنشی نیز از زنی متعلق به خاندان سلطنتی به عنوان «زن کاخ» یاد کرده اند.
در حالی که اسکان زنان دربار در یک منطقه مشخص در مجموعه کاخ محتمل است، هیچ مدرک مکتوب یا باستان شناسی این احتمال را نمی دهد که آنها در خلوت حرمسرا زندگی می کردند. برعکس، زنان سلطنتی از معدود افرادی در دربار بودند که مستقیماً به پادشاه دسترسی داشتند و در صبحانه و شام به او می پیوندند. آن ها از استقلال اقتصادی برخوردار بودند و می توانستند به تنهایی و همچنین در همراهان پادشاه سفر کنند و پادشاه را در لشکرکشی ها و احتمالاً در شکار همراهی کنند. آنها همراه با صیغه های سلطنتی، همسران اشراف ایرانی و خادمین زن آنها، موقعیت مشخصی در سلسله سلطنتی گرفتند و پرسنل و نگهبانان سلطنتی خود را در اختیار داشتند. احتمالاً چادرهای زنان نیز در فضایی مناسب در هنگام اردو برپا شده است. اطلاعات مربوط به شرکت زنان در ضیافت های سلطنتی متناقض است. در حالی که هرودوت ( قرن پنجم پیش از میلاد ) داستان فرستادگان ایرانی در دربار مقدونی را نقل می کند که خواستار حضور زنان در طول ضیافت بودند و ادعا می کرد که این یک رسم در کشور خودشان است اشاره می کند که همسر پادشاه و زنان دربار جشنی جدا از ضیافت پادشاه برگزار کردند. یکی از مسائل جذابی که در منابع باستان شناسی آشکار می شود، واقعیتی است که نشان می دهد زنان سلطنتی در تصویرهای مراسم، دیدارها را در دست دارند که به یادآور صحنه دیدار پادشاه از نمایه های آپادانا است. همان طور که از کتاب نحمیا مشخص است، همسر پادشاه می توانست در جمع حضار سلطنتی حضور داشته باشد، اما شواهد باستان شناختی نشان می دهد که آن ها نیز شوراهای خود را داشتند. این ممکن است یک رسم اتخاذ شده از دربار ایلامی باشد. همان طور که در اثر مهر در برخی «الواح استحکامات پرسپولیس» پیشنهاد شده است. مهر۷۷ که به سبک نئوایلامی حکاکی شده است یک صحنه مشابه به سبک دیوان هخامنشی بر روی یک مهر استوانه ای است که در آن تصویر زنی را که بر تخت نشسته را نشان می دهد که به همراه یک خدمتکار زن که پشت او ایستاده و یک بازدیدکننده زن را پذیرایی می کند، که از زن بر تخت نشسته با یک عود سوز جدا شده است. منظره ای مشابه در مهر استوانه ای حکاکی شده به سبک دربار هخامنشی به تصویر کشیده شده است.






... [مشاهده متن کامل]
الواح استحکامات پرسپولیس ( به انگلیسی: Persepolis Fortification Tablets ) یا ( PFT ) گواه این واقعیت است که عنوان ایلامی dukšiš ( شاهزاده خانم ) به طور جمعی برای زنان سلطنتی هخامنشی به کار می رفته است. وضعیت فردی آنها بر اساس رابطه آنها با شاه تعیین می شد و بر این اساس زنان به عنوان «مادر پادشاه» ( Elam. *sunki ammari ) ، «همسر پادشاه» ( Elam. *sunki irtiri ) و «پادشاه» و «دختر شاه» ( Elam. *sunki pakri ) نامیده می شدند. این اصطلاحات از کاربردهای آشوری و بابلی پیروی می کنند که در اصطلاحات ummi šarri, aššat šarri و mārat šarri گواهی شده است. منابع بابلی مربوط به دوره هخامنشی نیز از زنی متعلق به خاندان سلطنتی به عنوان «زن کاخ» یاد کرده اند.
در حالی که اسکان زنان دربار در یک منطقه مشخص در مجموعه کاخ محتمل است، هیچ مدرک مکتوب یا باستان شناسی این احتمال را نمی دهد که آنها در خلوت حرمسرا زندگی می کردند. برعکس، زنان سلطنتی از معدود افرادی در دربار بودند که مستقیماً به پادشاه دسترسی داشتند و در صبحانه و شام به او می پیوندند. آن ها از استقلال اقتصادی برخوردار بودند و می توانستند به تنهایی و همچنین در همراهان پادشاه سفر کنند و پادشاه را در لشکرکشی ها و احتمالاً در شکار همراهی کنند. آنها همراه با صیغه های سلطنتی، همسران اشراف ایرانی و خادمین زن آنها، موقعیت مشخصی در سلسله سلطنتی گرفتند و پرسنل و نگهبانان سلطنتی خود را در اختیار داشتند. احتمالاً چادرهای زنان نیز در فضایی مناسب در هنگام اردو برپا شده است. اطلاعات مربوط به شرکت زنان در ضیافت های سلطنتی متناقض است. در حالی که هرودوت ( قرن پنجم پیش از میلاد ) داستان فرستادگان ایرانی در دربار مقدونی را نقل می کند که خواستار حضور زنان در طول ضیافت بودند و ادعا می کرد که این یک رسم در کشور خودشان است اشاره می کند که همسر پادشاه و زنان دربار جشنی جدا از ضیافت پادشاه برگزار کردند. یکی از مسائل جذابی که در منابع باستان شناسی آشکار می شود، واقعیتی است که نشان می دهد زنان سلطنتی در تصویرهای مراسم، دیدارها را در دست دارند که به یادآور صحنه دیدار پادشاه از نمایه های آپادانا است. همان طور که از کتاب نحمیا مشخص است، همسر پادشاه می توانست در جمع حضار سلطنتی حضور داشته باشد، اما شواهد باستان شناختی نشان می دهد که آن ها نیز شوراهای خود را داشتند. این ممکن است یک رسم اتخاذ شده از دربار ایلامی باشد. همان طور که در اثر مهر در برخی «الواح استحکامات پرسپولیس» پیشنهاد شده است. مهر۷۷ که به سبک نئوایلامی حکاکی شده است یک صحنه مشابه به سبک دیوان هخامنشی بر روی یک مهر استوانه ای است که در آن تصویر زنی را که بر تخت نشسته را نشان می دهد که به همراه یک خدمتکار زن که پشت او ایستاده و یک بازدیدکننده زن را پذیرایی می کند، که از زن بر تخت نشسته با یک عود سوز جدا شده است. منظره ای مشابه در مهر استوانه ای حکاکی شده به سبک دربار هخامنشی به تصویر کشیده شده است.





