زنادقه

لغت نامه دهخدا

زنادقه. [ زَ دِ ق َ ] ( ع اِ ) ج ِ زندیق. ( منتهی الارب ) ( دهار ). زنادیق. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رجوع به ضحی الاسلام و البیان و التبیین ، الوزراء، الکتاب ، الجماهر بیرونی ، عقد الفرید ج 7، تاریخ سیستان ، تاریخ ادبیات ادواردبرون ج 3، سبک شناسی ج 2، خاندان نوبختی اقبال و زندیق در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

جمع زندیق
( صفت اسم ) ۱ - پیر مانی مانوی . ۲ - ملحد دهری بیدین جمع زنادقه .

فرهنگ عمید

= زندیق

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

جمع زندیق
مشرکین، ملحدین، مرتدین، بی دینان، کافران

بپرس