زنا یانیدن

لغت نامه دهخدا

زنایانیدن. [ زِ دَ ] ( مص ) شخولیدن و صفیر زدن. || صفیر زدن اسب را. || زنونیدن کنانیدن سگ و گرگ را. ( ناظم الاطباء ). به همه معانی رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 45 شود.

فرهنگ فارسی

صفیر زدن اسب را یا زنونیدن کنانیدن سگ و گرگ را .

پیشنهاد کاربران

بپرس