زن بمزد


مترادف زن بمزد: جاکش، دیوث، قرمساق، نامرد

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه زن خود یا دیگری را برای کسان برد و مزد ستاند دیوث قرمساق قواد .

پیشنهاد کاربران

زن بمزد ؛ قرمساق. کس کش. قواد. ( ناظم الاطباء ) . آنکه زن خود یا دیگری را برای کسان برد و مزد ستاند. دیوث. قرمساق. قواد. ( فرهنگ فارسی معین ) . قرمساق و کس کش را گویند و بعربی قواد خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) . قلتبان. قواد. ( شرفنامه منیری ) . قرمساق را گویند که زنان را به مردان رساند. ( غیاث ) . دیوث. مرد بی حمیت. مرد بی غیرت. دشنامی قبیح. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . زن جلب. ( مجموعه مترادفات ) :
...
[مشاهده متن کامل]

کآنچه آن زن بمرد می خواهد
جبرئیل آن بمن نیاورده ست.
انوری ( از شرفنامه منیری ) .

بپرس