زمینه یابی

/zamineyAbi/

معنی انگلیسی:
canvass, investigation, survey

مترادف ها

survey (اسم)
براورد، ممیزی، بررسی، بازدید، نقشه برداری، زمینه یابی، مطالعه مجمل، بردید

فارسی به عربی

مسح

پیشنهاد کاربران

بپرس