زمین گیری


معنی انگلیسی:
disability, invalidism

لغت نامه دهخدا

زمین گیری. [ زَ ] ( حامص مرکب ) اقعاد. زمانت. ( یادداشت بخط مؤلف ). حالت زمین گیر. رجوع به ماده قبل شود.

فرهنگ فارسی

حالت زمین گیر زمانت

مترادف ها

palsy (اسم)
زمین گیری، فلج

invalidism (اسم)
ناخوشی، معلولی، زمین گیری

پیشنهاد کاربران

بپرس