زملقی

لغت نامه دهخدا

زملقی. [ زُ م ُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به زُمُلق که قریه ای است در نزدیکی سنج که فعلاً خراب شده است. ( از انساب سمعانی ) ( از لباب الانساب ).

زملقی. [ زِ م ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است زِملِق که قریه ای است به بخارا. ( از انساب سمعانی ) ( از لباب الانساب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس