زمستانی
/zemestAni/
مترادف زمستانی: زمستانه، شتوی
معنی انگلیسی:
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
زمستانی، مربوط به زمستان
زمستانی
سرد، بی مزه، زمستانی، مناسب زمستان
زمستانی، مه الود، مه گرفته، مه دار
زمستانی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
زمستانی: منسوب به زمستان.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۶۲ ) .
زمستانی ؛ منسوب به زمستان و سرما و موسم سرما. ( ناظم الاطباء ) . شتوی :
خانه پر گندم و یک جو نفرستاده به گور
غم مرگت چو غم برگ زمستانی نیست.
سعدی.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۶۲ ) .
زمستانی ؛ منسوب به زمستان و سرما و موسم سرما. ( ناظم الاطباء ) . شتوی :
خانه پر گندم و یک جو نفرستاده به گور
غم مرگت چو غم برگ زمستانی نیست.
سعدی.