زمزمی

لغت نامه دهخدا

زمزمی. [ زَ زَ ] ( ص نسبی ) آوندی که پر از آب زمزم باشد. ( ناظم الاطباء ).

زمزمی. [ زَ زَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به زمزم که چاه معروفی است در مسجدالحرام. ( از انساب سمعانی ). رجوع به زمزم شود.

فرهنگ فارسی

منسوب است به زمزم که چاه معروفی است در مسجد الله الحرام .

پیشنهاد کاربران

بپرس