زمزمه ناک

پیشنهاد کاربران

زمزمه ناک ؛ آنکه زمزمه می کند و سرود می گوید. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به زمزم و معنی بعد شود.
|| کلماتی که مغان در محل ستایش و مناجات به باری تعالی و پرستش آتش و چیزی خوردن بر زبان رانند. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از ناظم الاطباء ) . زمزمة. ( آنندراج ) . دعای زردشتیان که آهسته خوانند ( بهنگام طعام خوردن و غیره ) و لب بدان نگشایند، بلکه آوازی از خیشوم وحلق برآرند. ( فرهنگ فارسی معین ) . زمزم بمعنی آهسته آهسته است و در خیابان نوشته که زمزمه در اصل زمزم است و آن مرکب از دو زم است که بمعنی آهسته باشد و چون مغان دعاهای مذهب خود آهسته آهسته خوانند بدین معنی مجازاًمستعمل گردید. ( غیاث ) :
...
[مشاهده متن کامل]

در حنجره شد چو مطربان بلبل
در زمزمه شد چو موبدان قمری.
منوچهری.
رجوع به زم ، زمزم و خرده اوستا ص 84 و 92 شود.

بپرس