زمری
لغت نامه دهخدا
زمری. [ ] ( اِخ ) ابن شلوم بقول حبیب السیر نبیره شمعون و یکی از نقبای اسباط بود و چون زانیه را بخانه برد، بلیه طاعون در میان سپاه یوشع شیوع یافت و فنحاص بن... ابن هرون که در سلک عظماء اسرائیلیان انتظام داشت... سر زمری و آن را بر سر نیزه کرده... ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 105 ). رجوع به قاموس کتاب مقدس 678 ذیل فینخاس و مجمل التواریخ و القصص ص 205 شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
زِمْری ( ـ ح ۸۸۵پ م)(Zimri)
در عهد عتیق، شاه هفت روزۀ اسرائیل. از سرداران اِیلَه، شاه اسرائیل، بود و وی را در حال مستی کشت و خود بر تخت نشست (اول پادشاهان ۹:۱۶ـ۱۰). یک هفته بعد، عُمریسردار دیگر پایتخت را محاصره کرد؛ زمری کاخ را به آتش کشید و خود را سوزاند (۱۷:۱۶ـ۱۸ ).
در عهد عتیق، شاه هفت روزۀ اسرائیل. از سرداران اِیلَه، شاه اسرائیل، بود و وی را در حال مستی کشت و خود بر تخت نشست (اول پادشاهان ۹:۱۶ـ۱۰). یک هفته بعد، عُمریسردار دیگر پایتخت را محاصره کرد؛ زمری کاخ را به آتش کشید و خود را سوزاند (۱۷:۱۶ـ۱۸ ).
wikijoo: زمری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید