زمختی

/zomoxti/

مترادف زمختی: درشتی، زفتی، ستبری

متضاد زمختی: لطافت، نرمی

معنی انگلیسی:
coarseness, rudeness, asperity, grossness, indelicacy

لغت نامه دهخدا

زمختی. [ زَ م ُ / زُ م ُ ] ( حامص ) عفوصت. درشتی. سختی. گرفتگی. ( ناظم الاطباء ). گسی. عفوصت. خشونت. ناتراشیدگی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زمخت شود.

فرهنگ فارسی

گسی خشونت

مترادف ها

crassitude (اسم)
زمختی

indelicacy (اسم)
خشونت، زمختی، بی نزاکتی، بی لطافتی

پیشنهاد کاربران

بپرس