زمترا

لغت نامه دهخدا

زمترا. [ زَ م َ ] ( اِ ) به لغت زند و پازند بمعنی تمسخرو ریشخند باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) تمسخر ریشخند : [[ گر گشاید به عیب دیده کاژ چه زمترا زند برین هر ژاژ ]] ( سنائی غزنوی کارنامه بلخ ص ۳۶۳ ۳۳۸ ) توضیح : بر خلاف قول مولف برهان این لغت از زند و پازند ( به اصطلاح وی غالبا بر هزوارش اطلاق گردد ) نیست .

فرهنگ معین

(زَ مَ ) (اِ. ) تمسخر.

فرهنگ عمید

ریشخند: گر گشاید به عیب دیدۀ کاژ / چه زمترا زند بر این هر ژاژ (سنائی: معین: زمترا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس