زمان یافتن

پیشنهاد کاربران

زمان یافتن ؛ عمر یافتن. نمردن. فرصت زندگی بدست آوردن :
گر زمان یابم از احداث زمان شک نکنم
کزمعالیش گذربان به خراسان یابم.
خاقانی
زمان یافتن ؛ فرصت یافتن. مهلت یافتن :
از کف ایام امان کس نیافت
از روش دهر زمان کس نیافت.
خاقانی.
|| آسمان. ( ناظم الاطباء ) . و هر گاه که لفظ زمان به مقابله زمین واقع شود بمعنی آسمان باشد. ( آنندراج ) :
...
[مشاهده متن کامل]

منم شهریار زمان و زمین
بود بنده من زمان وزمین.
فردوسی.
بر آن آفرین کافرین آفرید
مکان و زمان و زمین آفرید.
فردوسی.
فریدون بیداردل زنده شد
زمین و زمان پیش او بنده شد.
فردوسی.
ای شاه تویی شاه جهان گذران را
ایزد بتو داده ست زمین را و زمان را.
منوچهری.

بپرس