زمان سیر. [ زَ س َ ] ( ص مرکب ) کنایه از سریعالسیر است. ( آنندراج ).مسافر شتاب زده و تندرو. ( ناظم الاطباء ) : سبکسارند چرخ و انجم از عزم زمان سیرش گرانبارند گاو و ماهی از حلم زمین سنگش.
اثیرالدین اخسیکتی ( از آنندراج ).
رجوع به زمان و زمانه ٔگردش شود.
فرهنگ فارسی
کنایه از سریع السیر است مسافر شتاب زده و تندرو .
فرهنگستان زبان و ادب
{travel time} [ژئوفیزیک] مدت زمان لازم برای رسیدن موج لرزه ای از چشمه به لرزه سنج